ماشاءالله قصاب و سفارت آمریکا
|
|
ماشاءالله قصاب، در کنار محسن رفيقدوست از سردمداران گروهی شد که امر حفاظت از خمينی و مدرسه رفاه و علوی را به عهده گرفتند. جمعی که هسته های اوليه کميته شدند. ماشاالله کاشانیخواه، مشهور به ماشاالله قصاب، از ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۱ مرداد ۱۳۵۸، رئیس کمیته انقلاب اسلامی مستقر در سفارت آمریکا در تهران بود. اکبرصالحی، یکی از اعضای موتلفه در مورد یکی از اولین بازداشتگاههای نظام اسلامی و ماشاءالله قصاب میگوید: " یک روز ما دیدیم دیگر مدرسه علوی و رفاه جا ندارد، خلاصه یکی از رفقا گفت من در خیابان ری در کوچه شترداران، زیرزمین بزرگی سراغ دارم، یک سری را ببریم آنجا حبس کنیم. یک سری از آنهایی که رده پایین تر بودند، با مینی بوسی که دم شیشه هایش را پرده زده بودیم، شبانه بردیم در آن زیر زمین. یک قصاب تنومندی هم بود به نام ماشاءالله، که بعد از انقلاب هم چند وقتی پیش آقای خلخالی کار میکرد در دادگاه انقلاب، خانه را این شخص گرفته بود... این قصاب وقتی آنجا میخواست اینها را از مینی بوس پیاده کند، مثل گوسفند یقه های اینها را میگرفت ول میکرد پایین، اینها با کله روی زمین می افتادند. میگفتم بابا اینها یک موقع آدم بودند، این طور با اینها رفتار نکن. میگفت فلان فلان شده ها باید پدرشان را در آوریم ". پس از حمله مشکوک عده ای ناشناس به سفارت آمریکا، دکترابراهیم_یزدی بدون در دست داشتن هیچگونه شواهدی آن را به چریک های فدایی خلق نسبت داد. به منظور بیرون راندن مهاجمان، پای کمیته مرکزی انقلاب اسلامی و فرستاده اش #ماشاءالله_قصاب به میان آمد و او کمیته مستقر در سفارت آمریکا را راه اندازی کرد. این که چرا سفارتخانه آمریکا بایستی دارای کمیته انقلاب اسلامی باشد موضوعی است که هنوز مشخص نشده است. مسئولان سازمان چریک های فدایی خلق که در سال ۱۳۵۹ جناح اکثریت اش به حمایت از نظام اسلامی برخاست، از ابتدا دخالت در حمله به سفارت آمریکا را تکذیب کردند. قرار بود گروه محافظ در بیرون از محوطه سفارت مستقر شوند، اما ویلیام_سالیوان، سفیر آمریکا در ایران با ابقای آنان در محوطه سفارت هم موافقت کرد. گروه ماشاءالله قصاب که مشتی اراذل و اوباش بودند، با آن که ادعای مسلمانی داشتند، شرب خمر میکردند و با دریافت پول از مراجعین ایرانی، برای گرفتن ویزا و فروش ماشین های آمریکایی رها شده در سفارت، از حضور خود در آنجا سوء استفاده میکردند. او همچنین با قدرتی که به هم زده بود با حمله به خانه های مردم و … مرتکب اعمال جنایتکارانه زیادی شد. در مدت ۶ ماه که ماشاءالله قصاب در سفارت آمریکا مستقر بود، روابط بسیار خوبی با سالیوان و سپس با چارلز_ناس، مسئول اداره امنیت سفارت آمریکا برقرار کرده بود و عملا محافظت از آنها را عهده دار بود و خروج سالیوان از ایران در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با کمک و اسکورت قصاب انجام گرفت. وی همچنین در ارتباط مستقیم با دکتر ابراهیم یزدی بود. ماشاءالله قصاب با تشکیل یک گروه نظامی که توسط سفارت آمریکا هدایت میشد با استفاده از مدیران به جا مانده ساواک سیاست این سفارت خانه را پیش میبرد. محمدرضا سعادتی، عضو برجسته مجاهدین در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط ماشاءالله قصاب و کمیته مستقر در سفارت آمریکا هنگام دیدار با مامور روسیه مضروب و دستگیر شد. دستگیری وی با همکاری عزتالله جهانگیری، رئیس ساواک گنبد و اداره هشتم ساواک که به خدمت نظام اسلامی درآمده بودند، میسر شد. قصاب پس از انحلال کمیته مستقر در سفارت با گروه مبارزه با مواد مخدر صادق خلخالی همکاری میکرد و در پاییز ۱۳۵۹ در دادگاه سعادتی به عنوان شاهد شرکت کرد و علیه وی شهادت داد. در تاریخ یکم بهمن ۱۳۵۹، روابط عمومی دادسرای مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد، وی توسط ستاد کمیته ۹ دستگیر و به دادسرای انقلاب مرکز تحویل گردید و... زنده یاد فریدون فروغی ترانه حقه را که به عنوان مشتی ماشاءالله، در بین مردم شهرت پیدا کرد در ارتباط با او اجرا کرد. صادق، در این ترانه به صادق خلخالی و نایب، به خمینی که می گفتند نایبالامام است برمی گشت:
" مشتی ماشالله، حقه ای ولله، حقه ای ولله می کشی بالا مال و منالا، میکنی حاشا بارت می لنگه، الاغه لنگه، شیشه و سنگه ماشالله دستات که رو شه، خون که بجوشه، خلق که بخروشه داره تماشا حاضر و غایب، صادق و کاذب، شحنه و نایب، جملگی رسوا ". .َ
نظرات شما عزیزان:
|
یک شنبه 17 فروردين 1399برچسب:, |
|
|
|